امشب برای بار دوم در زندگیم
یک بغض سنگین دیگه در گلوم جا گرفت
بغضی که نه فرو میره و نه اشک میشه که بباره
زخم میشه ...
و میدونم روزی این زخم کاری قلبم رو به درد میاره
دنیا دیگه جای قشنگی برای زندگی نیست
زندگی دیگه حرف تازه ای برای گفتن نداره
آرزو دیگر نمیتونه به امید دلخوش کنه
پر از حرفم و دیگه فرصتی برای بیان نیست...
" از دلنوشتههای نگار "
دو خط سکوت ...